سخته درسم...
رسیده وقت رفتن...
به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه... اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه... وقت امتحانو ریدنه به برگمه...
و خودت میدونی که ریدم الکی جو نده... حرفای خونوادمم که نمک زخممه...
و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه...
و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...
که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست... میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم... دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست...
توکه میدونستی دانشجوی ترم اخرتم ..
بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم.



www.lovebest4.loxblog.com

نظرات شما عزیزان:




تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, | 12:40 | نویسنده : دکتر مهرداد |
  • آی تی نوشت
  • رفتن
  • کرکره خنده